مقالات و مطالب آموزشی

نمادگرایی در هنر ایران زمین

نماد در فرش ایرانی

نماد و نمادگرایی در هنر ایران زمین سابقه ای بس طولانی دارد؛ از غارهای انسان‌های اولین گرفته تا ابتدایی ترین فرش‌های اصیل ایرانی نمادها را در خود جای داده اند.

ما نیز قصد داریم طی مقالاتی به بررسی نماد در فرش ایرانی و تأثیرش بر زیبایی این هنر ایران زمین بپردازیم از این روی ابتدا مقدمه ای در باب «نماد و نمادگرایی» تقدیم‌تان خواهیم کرد و سپس به بررسی نماد در فرش خواهیم پرداخت.

حضور نمادها در زندگی انسان به دوران ماقبل تاریخ و آغاز زندگی اجتماعی او بر میگردد که ناچار بود برای تداوم حیات خویش در ارتباطات خود از آن استفاده نماید.

در ایران سفالینه‌ها یا سنگ نگاره‌ها و مهره‌های تمدن واره های کهن، همچون شوش و سیلک و ماکو و زیویه و منطقه تیمره، نقوش نمادین زیادی دارند و این روند در طول تاریخ هنر و صنایع ایران تداوم داشته است.

نماد در مباحث نظری تحت عناوین رمز و راز یا شکل و مضمون یا محتوی و معنا و یا تفسیر و تأویل در ادبیات شفاهی و مکتوب و در حوزه های عرفان و فلسفه یا حکمت بررسی شده است.

ما در این پژوهش، نقش و جایگاه نماد و نمادگرایی را در یکی از مهمترین هنرهای صناعی ایران یعنی فرش بررسی میکنیم تا علاوه بر نتایج تحقیقات پیشین نکات جدید و قابل توجهی پیدا کنیم.

شناسایی ساختار نمادها در فرش و طبقه بندی‌های مناسب علاوه بر توجه به مبانی نظری نمادگرایی در فرش ایران، از دستاوردهای این جست و جو است.

مروری بر مفهوم و مبانی نظری نماد گرایی

واژه پارسی «نماد» به معنای نماینده، سمبل (فرهنگ معین) و نمود، نما و نماینده است؛ (فرهنگ عمید) این واژه همچنین نمود، نماینده و ظاهر کننده معنا شده است. (لغت نامه دهخدا)

یان رابرتسون جامعه شناس مینویسد «نماد عبارت از هر چیزی است که بتوان با آن به طور معنی دار چیز دیگری را معرفی کرد».

سیر تحول نمادگرایی در هنر ایران

تمدن واره‌های ماقبل تاریخی ایران همچون ایلام، سیلک، شوش، لرستان، زیویه و مارلیک هیچ کدام از بهره گیری نمادین در آثار و هنرهای خود بی بهره نیستند و نقوش سفالینه ها و ابزار فلزی کشف شده از آن تمدن‌ها و حتی قالب و فرم آن آثار عمدتاً این امر را گواهی مینمایند.

آیین میترا و مهر پرستی و پس از آن آیین زردشت و فرهنگ‌های کهن ایرانی نیز پر از مفاهیم نمادین در ادبیات و آثار خود هستند.

نقوش باقی مانده از دوران رواج آیین زردشتی در تخت جمشید و بناهای سنگی دوران هخامنشی، اشکانی و ساسانیان همه حکایت از این مطلب دارند؛ حتی آیین مانی که در مقابل آنها در برهه ای از زمان بروز کرد، کتاب نمادین ارژنگ را که حاوی نقاشی‌های آیینی بود، راهنمای پیروان خود قرار داد.

نمادگرایی در هنر ایران

پس از ساسانیان آیین اسلام نیز از بیان نمادین در برقراری ارتباطات خود استفاده کرد و این موضوع در ایران که سابقه تمدنی و فرهنگی پرباری داشت، آمیزه خاصی از فرهنگ اسلامی و بقایای فرهنگ ایرانی که در چارچوب فرهنگ الهی قرار می گرفت پدید آورد.

در واقع برخی نمادها بر اساس اصل نسبیت فرهنگی، سیر  تحول تاریخی خود را در ایران طی کردند و باقی ماندند؛ از میان این دسته نمادها میتوان «چلیپا» را مثال زد که هر زمان مفهوم خاصی را در قالب فرهنگ دوران ارائه نموده است: یک روز به عنوان گردونه خورشید در آیین مهرپرستی و نماد مهرپرستی، یا گردونه مهر، ایزد فروغ و روشنایی ،یک روز به عنوان گردونه ناهید با آناهیتا، ایزد نگهبان آب که در اوستا و نامه های دینی پهلوی از ویژگی و اهمیت بسیاری برخوردار بود و روزگاری با چهار خال نقش بسته بر دیرکها و کماچک چادر عروس و داماد مسلمان نماد نگهداری از آفات و بلیه می گردد.»

البته مفاهیم و نوع نماد گرایی ایران پیش از اسلام و نمادگرایی ایران اسلامی متفاوت بوده است.

عرفان در سمبولیزم اسلامی جوشان و لبریز است و از طرفی پویایی و حرکت در نمادگرایی اسلامی بسیار قوی تر و پررنگ تر است؛ سمبولیزم هنر اسلامی متاثر از قرآن و متون عرفانی اسلام است.

در این فرهنگ میتوان گفت که هنر عبارت است از ساخت و پرداخت اشیا بر وفق طبیعتشان که خود حاوی زیبایی بالقوه است زیرا زیبایی از خداوند نشأت می گیرد و هنرمند فقط به این بسنده میکند که زیبایی را عیان می سازد.

هنر بر وفق کلی ترین بینش اسلامی از هنر، فقط روشی برای شرافت روحانی دادن به ماده است.

با بیان این مقدمات از نماد و نمادگرایی در ایران باستان و ایران اسلامی و اهمیت و نقش آن در هنر، در مقاله بعد به بررسی نمادگرایی در فرش و تأثیر آن بر زیبایی این هنر اصیل ایرانی خواهیم پرداخت.

گفتنی است این مطلب برگرفته از تحقیقات دکتر امیرحسین چیت‌سازیان می‌باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.