مقالات و مطالب آموزشی

نسل سوم فرش جنگ افغانستان | حمله آمریکا و استفاده تبلیغاتی غرب

مقالات فرش جنگ افغانستان

حوادث یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ در آمریکا بار دیگر توجه تمامی رسانه های دنیا را به سوی افغانستان جلب نمود؛ آمریکا در پی شعار مبارزه با تروریسم و القاعده وارد افغانستان شد و فرش جنگ دوره ای دیگر از دگرگونی را نظاره گر بود: دوره نسل سوم فرش‌های جنگ افغانستان.

بزرگترین تقاضا برای فرش‌های جدید جنگ در کابل بوده است؛ سربازان آمریکایی و اعضای امنیت بین المللی و روزنامه‌نگاران و امدادگران در شهر کابل بازاری بسیار غنی تر از سربازان شوروی به وجود آوردند.

مهارت بافت و مواد اولیه در بسیاری از فرش‌های جدید ضعیف و نازل بوده و بیش از هر زمان دیگر به تولید انبوه نزدیک شده بود چنانچه طرح‌های مشابه در تعداد زیاد و با تغییرات اندک تولید میشدند.

طرح و نقش نسل سوم فرش‌های جنگ، حول محور حوادث ۱۱ سپتامبر و حمله به برج‌های مرکز تجارت جهانی در آمریکا و عواقب آن میچرخد.

بیشتر این فرش‌ها که پس از سال ۲۰۰۱ میلادی بافت آنها شروع شد جزئیات این حمله را نشان میدهند، همچنین زمینه بسیاری از این فرش‌ها به تسلیحات نظامی آمریکا اختصاص یافته است در حالیکه که همچنان متون انگلیسی و اغلب با املای اشتباه در آن‌ها دیده میشود و فاصله گیری طرح و نقش از تقارن و تعادل هم در این نسل نیز ادامه دارد.

از طرفی برای اولین بار استفاده از تکنیک‌های مونتاژ سی.ان.ان و نیز تصاویر بروشورهای تبلیغاتی آمریکایی که در افغانستان پخش می‌شد در این فرش‌ها به وضوح احساس می‌شود.

سوم فرش جنگ افغانستان | نسل سوم فرش جنگ افغانستان | حمله آمریکا و استفاده تبلیغاتی غربدر وسط این بافته‌ها پرچم‌های افغانستان و آمریکا با یک کبوتر صلح به همدیگر متصل شده اند و این برای القای این مفهوم است که ایالات متحده صلح را برای افغانستان به ارمغان آورده است.

دسته دیگری از این فرش‌های جنگ جدید افغانستان به عنوان «جنگ در برابر ترور» شناخته می‌شوند که همراه با نقشه افغانستان و کوه معروف تورابورا هستند. (تصویر (١٤)

این فرش‌ها از طریق واژگان اختصاری به حوادث یازدهم سپتامبر ارجاع می‌دهند نوشته هایی مانند WTC (مرکز تجارت جهانی)، NYPD (اداره پلیس نیویورک) و FDNY (آتش نشانی نیویورک) از این باب هستند.

اما این فرش های جنگ در درجه اول به نمایش تسلیحات اختصاص یافته اند در حالی که فرش‌های جنگ اولیه با تانک‌ها و هلی کوپترهای شوروی پر شده بودند، این فرش‌ها تجهیزات آمریکا اعم از هواپیماهای جاسوسی و تفنگ 16.M را ستایش میکردند.

در «فرش‌های جنگ در برابر ترور» مقدار جزئی تعادل و تقارن که ویژگی طراحی‌های اولیه بود دیده می‌شود. در واقع امر، این بافته ها به جای بیان احساسات بافندگان در مورد جنگ، دیدگاه های خریداران آمریکایی را منعکس می‌کردند.

نوشته‌های این فرش ها نشان نمی‌دادند که افغان‌ها از طالبان آزاد شدند بلکه می گفتند که افغان‌ها از دست تروریست‌ها خلاص و آزاد شدند؛ به همین ترتیب آنها شکست طالبان با کمک آمریکا و بریتانیا را ستایش نمی کردند بلکه «شکست تروریسم با کمک آمریکا و بریتانیا» را می ستودند.

پیش از این اگر آرزوی عمر طولانی برای مجاهدین افغان و نیروهای ائتلاف شمال میکردند، اکنون فریاد زنده باد سربازان آمریکایی سر می دادند.

روشن است که نسل سوم فرش های جنگ افغانستان آینه‌ای از تبلیغات غرب دربارۀ خودش هستند.

در این فرش‌ها هیچ نشانی از سنت افغانی دیده نمی‌شود و در حقیقت تنها موضوع این فرش‌ها است که ارتباط آنها را با افغانستان نشان میدهد.

این فرش‌ها که از زمان نسل دوم خود با سیاست آمیخته شده بودند در نسل سوم آشکارا هنری سیاسی و تبلیغاتی می‌شوند.

از طرفی محقق است که هر موقع افغانستان وارد خبرهای اصلی رسانه های غربی شده، فرش جنگ نیز رونق داشته است.

فراموش نشود که فرش‌های جنگ دو دهه اخیر کم و بیش ممکن است رنگ و بوی سنتی داشته باشد که در این صورت توسط زنان و دختران و بچه ها در انزوا آفریده شده است و در مقابل بافته هایی نیز بدون هیچگونه نشانی از میراث فرش بافی خاص افغانستان به وسیله مردان در اردوگاه های پناهندگی بافته شده اند.

نتیجه گیری نهایی فرش جنگ افغانستان

ظهور فرش جنگ در افغانستان را باید واکنشی به نظامی گری در این کشور بدانیم. این فرش‌ها در ارتباط مستقیم با وقایع و رویدادهای معاصر خود هستند. از سویی نیاز معیشتی بافندگان و نبود شغل دیگر به سبب رکود اقتصادی در دوران جنگ از جمله عواملی است که به ظهور و استمرار فرش جنگ انجامیده است.

انواع فرش جنگ افغانستان

در اینجا مسئله مهم تقابل بین فاصله‌های فرهنگی و تمایل به اصالت است که این امر در نسل اول فرش‌های جنگ به خوبی دیده می‌شود.

فرش جنگ افغانستان خصوصاً در دو نسل اخیر آن به شیوۀ هنری رئالیسم اجتماعی بازتابی از تغییرات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی روی داده در این کشور است.

از مطالعه سیر تحول فرش جنگ این واقعیت آشکار میشود که رونق و رکود این هنر در ادوار مختلف تاریخ افغانستان متأثر از رسانه ای بودن این سرزمین و توجه دنیا به رویدادهای آن بوده است.

از جهتی در نسل های متفاوت فرش جنگ، چگونگی تأثیرات بازار هدف بر کیفیت بافت و طرح و نقش فرش‌ها نمایان است.

در یک نگاه کلی با سیری در تحول و تطور سه نسل از فرشهای جنگ افغانستان، تاریخ پر فراز و نشیب چند دهه اخیر این سرزمین را می‌توان به نظاره نشست.

طی چهار مقاله تاریخ جنگ فرش افغانستان را با هم بررسی کردیم و در آینده سعی خواهیم کرد از این سرزمین زیبا و دوست داشتنی که سال‌هاست اسیر ظلم، تبعیض و جهل شده است مطالب بیشتری را در اختیارتان قرار دهیم.

این مجموعه مقالات برگرفته از مقاله «مطالعه سیر تحول فرش‌های جنگ در افغانستان» اثر «حسام کشاورز» و «دکتر محسن مراثی» می باشد که در فصلنامه گلجام به چاپ رسیده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.