برای پی بردن به معنی نمادهای فرش باید مجموعه ای از عوامل را در تفسیر نقشی خاص مد نظر قرار داد در غیر اینصورت نمیتوان به آسانی و با اطمینان از معانی نمادهای قالی سخن گفت.
آنچه که نماد نامیده میشود، عبارت است از یک اصطلاح، یک نام یا تصویری که ممکن است نماینده شیئی یا مفهومی در زندگی روزانه باشد.
به بیان دیگر، یک کلمه یا یک شکل وقتی نماد است که به چیزی بیش از معنی آشکار و مستقیم نماد دلالت کند.
انواع نمادهای فرش
نمادها را میتوان به سه گونه تقسیم نمود؛ گونه اول نمادهای قراردادی که در برگیرنده پذیرش ساده پیوندهای مداومی است که عاری از هر مبنای دیدنی یا طبیعی است؛ گونه دوم نمادهای تصادفی که برگرفته از وضعیتهای صرفاً موقتی و بر بنیاد ارتباطهایی است که از طریق تماسهای تصادفی پدید آمده است و گونه سوم نمادهای جهانی است که رابطه درونی میان نماد و آنچه را می نمایاند برقرار می سازد.
بحث ما بیشتر با گونه سوم مرتبط است و در تحلیل نقش ترنج به دنبال ارتباط ذاتی فرم و نماد آن هستیم؛ سخن از ترنج شد و لازم به یادآوری که در مقاله قبلی مختصری از ترنج در فرش ایرانی سخن گفتیم و این مطلب نیز در ادامه هماان مقاله است که البته بیشتر بر محوریت معانی نمادهای به کار رفته در فرش و قالی نگاشته شده است.
معنی نماد و مفهوم برجسته نماد تنها هنگامی ظاهر میشود که آن را اشاره کنندهای بدانیم که میتواند ما را از حقایق فراطبیعی يا مابعدالطبیعه در معنای واقعی و خاص کلمه، یعنی نقش اساسی نماد آگاه سازد.
نماد همواره باید در مرتبه ای فروتر از آن چیزی باشد که نمادین شده، زیرا آنچه نمادین شده، تمامی مفاهیم طبیعت گرایانه نماد را از میان میبرد.
معانی نمادهای به کار رفته در قالی ایرانی
در مورد معنی نمادهای فرش و معنی هر یک از نقوش به کار رفته در فرش نمیتوان با سهولت به نتیجه ای قابل تعمیم به کلیه آن نقوش رسید بلکه باید مجموعه ای از عوامل را در تفسیر نقشی خاص مد نظر قرار داد.
نمادگرایی در فرش ایرانی دارای جنبه های مختلفی است که از طرفی با فرهنگ باستانی ایرانیان در ارتباط است و از طرفی با تفکر دینی و اسلامی که در طول تاریخ با آن ادغام شده است. به همین دلیل بازشناسی این مفاهیم و نمادها در برخی موارد بسیار دشوار و حتی غیر ممکن مینماید.
بنابراین نتایج به دست آمده از تحلیل نمادین یک نقش بر روی فرش الزاماً به معنی کامل بودن آن نظر نیست. در خصوص نقش ترنج این مسئله از سادگی به سوی پیچیدگی کشیده شده و عموما در ردیابی چنین نقشی رفتن به بیراهه بسیار محتمل است.
نمادپردازی به طریق تداعی های اغلب مستقیم عمل می کند و بر حسب میزان فهم پذیری و معقولیت آن کمابیش گسترده است؛ بعضی پدیده ها و معنی نمادها، نگاره ها و رنگها و اشیاء را همه میتوانند به نحوی نمادین تعبیر کنند. بسیاری از اشارات را جانوران نیز میفهمند، این امور نمادهای کلی یا جهان شمولند اما دامنه بعضی دیگر که با ردیفی پیچیده از معانی و تصورات یا احساسات بینابینی ساخته شده اند خصلتی خاص یا قراردادی دارند و فرد پس از کارآموزی، می تواند آنها را بفهمد.
در مورد فرش مخصوصاً در تصورات معاصر که عمدتاً آن را کالایی کاربردی تزئینی میپندارند و کمتر به ابعاد فرهنگی آن توجه میکنند، دامنه آن با توجه به بعد زمانی پیدایی این نمادها بسیار محدود است.
آفریننده هنر از میان نمادهای کلی و نمادهای جزئی یا قراردادی، نمادی را که میباید برای همه قابل فهم باشد به نحوی شخصی مادیت و عینیت می بخشد، به طوری که بر ساختار اصلی آن فقط عنصری نو یا ناشناخته می افزاید؛ اثر هنری اگر چنین نکند نامفهوم میماند اما در عین نامفهوم بودن ممکن است از لحاظ ارزش تجسمی اش بسته به ارزش زیبایی شناسی و تعریف و تبیینی که ارائه میدهد، ستایش انگیز باشد.
این نکته ما را بدانجا میبرد که در هنر به دیده وسیله بیان مفاهیم پیچیده در قالب ساده و سهل و ممتنع بنگریم؛ میتوان ملاحظه کرد که هنرمند در اثرش درست به شیوه رویا آرزویی شخصی را به مدد نمادهای کلی جهانی قراردادی یا فردی تحقق میبخشد.
اسطوره، بهشت، هبوط، فناناپذیری انسان، سرمنشأ مرگ و کشف روح گفتگو با پروردگار همه دیدارهای آشنایی هستند که بر روح بافنده فرش عیان شده و قدرت تخیل ذهن سیال او را به حد نبوغ و خلاقیت میرسانند.
این مردمان سوی هنری زندگی را ژرف تر و به شیوه ای شخصی تر از سایر مردم میبینند و همین تجربه حسی به نوعی تجربه عرفانی انجامیده و توان و قابلیتهای جدید را در فرد زنده میسازد. از طرفی ظرفیتهای ادراک حواس ظاهر و باطن را در وجود او آشکار می سازد، به همین منظور کشف چنین ذهنیتهایی با رمزگشایی از نقوش فرش می تواند به شناخت لایههای هنری فرش و همچنین فرهنگ ایرانی کمک بسزایی نماید.
نیّت خالق نماد
اینجاست که مبحث نیت هنرمند جایگاه ویژه ای مییابد و این سؤال را به ذهن میرساند که آیا واقعاً هدف هنرمند از خلق این نقش واقعاً این مفهوم بوده است؟ معمولاً هنرمندان به ندرت زبان به گشودن راز نیت خویش باز کرده و بنابراین دستیابی به این پدیده ذهنی و مستتر وجود هنرمند با احتمال صورت می پذیرد.
بدین گونه است که حتی کاربرد یک نقش در فرش بافی کاربرد عملی زبان ناگویای هنرمند است که پرده از نیت وی بر می داردغ نیت هنرمند زمان بندی خاصی ندارد بلکه در جریان کار پیشرفت میکند و از طرفی هم برای برآورده کردن نظر مخاطبان خویش کار میکند و طبیعی است که از دانستههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی و مذهبی روزگار خویش نیز در کارش بهره میگیرد.
یعنی هنرمند در بیان نیت خود باید مخاطب و بازخورد عواطف و احساسات او را نیز در نظر گرفته و به همین سبب رفته رفته بیان نیاتش در کنار تأمین نیاز مخاطب حالتی نمادین به خود می گیرد تا مخاطب بتواند قرائتی روان از اثر داشته باشد. حال ممکن است این تفسیر در گذر زمان و در فرهنگ های مختلف آن بار معنایی سابق را نداشته باشد لذا برای بازخوانی نیات هنرمند طراح یا بافنده فرش ایرانی که نیاتش آبشخوری به گستردگی یک فرهنگ با آیین و اسطوره های آن دارد، ناگزیر باید به مطالعه و مداقه در فرهنگ و اسطورههای آن و تأثیرش در نبات و آرزوهای هنرمند پرداخت.
شایان ذکر است این مطلب برگرفته از مقاله «بررسی نقش نمادین ترنج در فرش ایران» اثر سید محمد مهدی میرزاامینی و دکتر سید جلال الدین بصام میباشد.
این مطلب، مکملی بر مطلب ترنج در فرش ایرانی و مقدمه ای برای سایر مطالب مرتبط با ترنج میباشد که در ادامه تقدیم شما خواهد شد.
در پایان از قالیبافان عزیز دعوت میکنیم تا نسبت به خرید اینترنتی محصولات قالی بافی لم آرت شامل نخ و نقشه لم آرت، دار قالیبافی و سایر ابزار قالیبافی اقدام کنند.