تقدس درخت سرو در ایران مربوط به اعتقادات مهرپرستی است. در تاریخ بیهقی آمده که زرتشتیان کاشمر سرو بلند مشهوری را که در کنار آتشکده ای وجود داشته مقدس میشمردند و پای آن محل نیایش میکرده اند.
همچنین به جهت تقدس سرو بر روی مقابر نشاندن درخت سرو بعد از اسلام به صورت نمادین انجام گرفت.
در واقع نماد درخت که یکی از کهن ترین نمادهای ایران باستان است، پس از اسلام نیز از زیباترین تعابیر بهشتی گشت و ارزش درخت در قرآن با تعاریف مختلفی آمده است.
البته در اوایل دوره اسلامی استفاده از بسیاری از نمادهای ایران قبل از اسلام ادامه یافت ولی این استفاده در اوایل بیشتر نوعی تقلید صرف بدون در نظر گرفتن معانی نمادین نقوش بوده است، اما به تدریج هنرمندان مسلمان دست به گزینش آگاهانه تری زدند و در نهایت نقوشی همچنان ماندگار ماندند که حضورشان مخالفتی با اصول اعتقادات دینی نداشت.
اولگ گرابار در توضیح گزینش اشکال گذشته توسط مسلمانان در قرون اولیه اسلامی، به خلق شکلهای منطبق با نیازهای جامعه جدید و گزینش در میان زبانهای بصری هم عصر آن شکلها یا ترکیبی از شکل ها که می توانست به سودمندی خود ادامه دهد، اشاره کرده است.
در میان این شکلها نقش درخت از جمله نقوشی بود که نه تنها استفاده از آن در آثار هنری کم نگردید بلکه روز به روز با استقبال بیشتری روبه رو شد و بر تنوع اشکال آن اضافه گردید.
این تفکر را در اسلام به نام درخت طوبی و در تورات درخت حیات و در مسیحیت نیز در ایام کریسمس به صورت تزیین کاج میتوان مشاهده کرد.
در مراسم عزاداری عاشورا تمامی علمات و توقها به طور نمادین از نقش سرو مقدس الهام گرفتهاند.
در ناحیه آذربایجان نیز از قدیم قالیچههای نمازی قابل مشاهده است که در میانه محراب آن یک درخت سرو وجود دارد که طرح محرابی سروی است.
در این تصویر در میانه درخت، طرحی از یک گل ختایی و شاخ و برگهای سرو ناز دیده می شود؛ در پایین درخت تعدادی محراب متصل به هم پوشیده از گل با طرح صف به چشم می خورد؛ در قسمت بالای محراب سرمتنی دیده میشود که در این قالیچه پوشیده از نقوش گل و برگ است. طرح حاشیه قالیچه متشکل از سه نوار پهن در بر گیرنده نقش محراب و رنگهای آن نیز بیانگر اعتلای هنر قالی بافی در آغاز سده ١٤ هـ ق در آذربایجان است.
این طرح نیز از طرحهای متداول آسیای صغیر و ایران به شمار میرود.
برخی ریشه نقوش درختی این منطقه را به اعتقادات شمنی ناحیه آسیای میانه در مورد اعتقاد به اسکان ارواح در درختان مرتبط می دانند.
برخی محققان نیز با استناد به اساطیر آذربایجان ریشه آن را درختی میدانند که بر همه زمین سایه می افکند و با پیشگیری از ورود تخمهای ریخته شده انسان از ورود به جهنم اجازه میدهد تا نسل انسان تداوم یابد.
در باور ایرانیان، نماد زمینی درختی که مرگ بدان راه ندارد سرو است.
همچنین بر اساس مردم شناسی تطبیقی میتوان باور داشت که در اعصار بسیار کهن گمان بر آن بوده که ارواح مردگان پر قدرت قبیله یا خدایان یا پری هایی در آنها می زیسته اند یا این درختها مظهر آنان بوده اند.
همچنین از منظر روانشناسی یونگ درخت را از جمله کهن الگوهایی می داند که نماد سرچشمه زندگی انسان بوده است.
تصویر ۵ یکی از مهمترین مواردی است که امکان تأویل در مورد جایگزینی عناصر تصویری را پدید می آورد.
با نگاهی به تصاویر ۱ و ۳ و مقایسه آنها با تصویر اخیر میتوان دید که نوعی نگاه جانشینی پیرامون درخت سرو و درگاههای جانبی قالیچه های محرابی که در حقیقت بازتابی از ساختار معماری مساجد هستند، وجود دارد.
تصویر ٦ نشانگر پیشرفت در طراحی قالیچه های دارای نقوش سرو را نشان میدهد؛ درخت سرو با ساختار معماری درگیر شده و با طرح صف محراب ها، سرمتنی و ترکیب خود درختان با دو برابر رأسی، نشان دهنده جایگزینی عنصر سرو با نقوش درون معماری است.
در برخی سجاده های معاصر این طرح تکامل بیشتری یافته و دو درخت سرو به شکل دو بدنه مناره یا به صورت دو ستون حامل دیده می شوند.
این نمونه حتی در پارچه های قلمکار دارای طرح محرابی نیز قابل مشاهده است. پارچه هایی قلمکار متعلق به ۱۲۷۷ هجری که در وسط نقش سرو و دو پرنده پیرامون آن و در دو طرف دو سرو قابل مشاهده است.
شایان ذکر است این نوشته از مقاله «نشانه شناسی قالی محرابی: بازتاب معماری مسجد در نقش فرش» اثر مهندس فرزانه فرشید نیک، دکتر رضا افهمی و دکتر حبیب الله ایت اللهی استخراج شده است.
در مطلب قبل به بررسی نقش درخت بر روی فرش های محرابی پرداختیم و در مطلب بعد از نماد مناره مسجد بر روی این نوع از دستبافتهها برایتان مطلب خواهیم گذاشت.
در پایان از شما دعوت میکنیم تا سری به دوره های رایگان بافت فرش لم آرت بزنید و مطالب و ویدئوهای آموزشی رایگان را مشاهده و از آن استفاده کنید.