مقالات و مطالب آموزشی

گفتاری در طرح و نقش دستبافت های عشایری و روستایی

19 | گفتاری در طرح و نقش دستبافت های عشایری و روستایی

طرح و نقش قالیهای عشایری و روستایی از غنی ترین  ذخایر طرحها و نقوشی است که ضرورت حفظ و پاسداشت آن نه از سر تفنن نگهداشت اشیای باستانی است بلکه این طرحها میراثی ملی و غنیمتی بی بدیل از آثار فرهنگی و تاریخی است و حفظ آنها ضرورت دارد. آثار فرهنگی و تاریخی به مثابه ثروت ملی با هر ثروت دیگری تفاوت دارند زیرا افزون بر ارزشهای مادی هویت فردی و تاریخی ما را می سازند، نشانه های هویت ما هستند و مختصات شناسنامه ما و کشور ما به شمار می آیند با آنها میتوانیم سربلند باشیم و با آنهاست که می توانیم در فرهنگ جهانی ممتاز شویم. اگر این آثار از کف رود و فراموش گردد به کدامین بها باز خواهد گشت؟ این گنجینه مصور، سیر تحول و تطور نقش و طرح را فراخور زمان و حال مردمان ایران زمین نشان می دهد. در این میراث عظیم جهان پیرامون از منظری عشایری و روستایی تصویر و ترکیب شده است. از این دید، نمادها و نشانه ها به ویژه از راههای چکیده نگاری و انتزاع در ترکیب و تلفیق برای بازتاب ایده ها و افکار به کار رفته اند. در این فرهنگ، قالیها بهترین محمل اندیشه نگاری مردمانی بوده که درون و برون را به سادگی با خیال پردازی به ذوق آزمایی گره زده اند. در این حوزه هیچ نامی از هنرمند به جز شیوه، راه، آرمان و اندیشه دیده نمی شود.

به راستی برای حفظ و صیانت چنین گنجینه ای چه باید کرد؟ اگر بهترین گزینه زنده سازی الگوهای آنها باشد. راست ترین شیوه برای مصون ماندن آنها از گزند آسیب ها کدامند؟

متن حاضر علاوه بر ضرورت احیا به امری مهمتر در این حیطه می پردازد که غفلت از آن، امحا را جانشین احیا

می کند. از این رو برای مصون سازی روند احیای طرح و نقش از صدمات موجود علاوه بر شناسایی آسیبها، علل

آنها را مطالعه کرده و ریشه یابی نموده ایم. به نظر می رسد از اساسی ترین نتایج تحقیق حاضر علاوه بر تدقیق در امر احیا و آسیب شناسی آن آینده نگری در تدوین مبانی و اصول احیا باشد.

احيا، تعاریف و شاخصه ها

در فرهنگ فارسی معین ذیل کلمه احیاء چنین آمده است: ۱ زنده کردن، زنده گردانیدن  ۲ آباد کردن زمین زراعت کردن زندگی از نو و نیز در همان جا احیاء کردن چنین معنا شده ۱ زنده کردن ۲ آباد کردن از نو به رونق و رواج آوردن و… در فرهنگ بزرگ سخن احیاء رواج و رونق و اعتبار بخشیدن (مجازا)، زنده شدن، زندگانی ،زنده کردن ،جان بخشیدن و …. معنی شده است. نیز فرهنگ انگلیسی به فارسی آریانپور (revival» را احياء، تجدید تمدید استقرار مجدد و نیز revive ) را زنده شدن، احیاء کردن و احیاء شدن معنی نموده است. بسیاری از فرهنگها و قاموسها معناهایی مشابه آنچه آمد، به دست داده و نیز به معناهای دیگری خاصه در علوم اشاره نموده اند با تطبیق معانی کلمه احیا در بسیاری از منابع این امر محقق می شود که مراد از احیا عملی است که در فرایند آن جان بخشی و زنده سازی و ممانعت از مهجوری و مرگ همواره هدف و غایت است.

باید دانست که احیا در صنایع دستی با احیا در حرف و صنایع دیگر متفاوت است. فرش و خاصه قالی به دلایل کیفیات خاص خود محتاج دقت عمل بیشتری است. علاوه بر این احیای سبکهای عشایری و روستایی به لحاظ پشتوانه های عمیقتر فرهنگی تاریخی و گمنام همواره کنکاشی ژرف تر را می طلبد. در حوزه های فرش شناسی و منابع مرتبط در اغلب موارد بازسازی عین به عین دستبافتها از شاخصه های احیا تلقی شده و با وفاداری به اصل جایگزین عینی سازی شده است. بدیهی است با توجه به دامنه وسیع حوزه فرشبافی عشایری و روستایی و موقعیت این اقوام، شاخصه ها و معیارهای احیا به مطالعات فرهنگی و سنتهای ایشان و البته شناسایی سبکها نقشها و رنگها بازگشت نموده و به آنها باز بسته خواهد بود. از این رو می توان با تدقیق در تعاریف فرشهای روستایی و عشایری و شاخصه های آنها به معیارهای مرتبط با زنده سازی آنها دست یافت.

گفتاری در طرح و نقش قالیهای عشایری و روستایی عشایر فرشباف ایران از سبک خاص خود در نقش پردازی پیروی می کنند. دستیافته ای آنها از تمام جهات با سنت و فرهنگ کوچ نشینی منطبق است. از این رو دستبافتهای ایشان هم از لحاظ کاربری شکل و ابعاد مناسب دارد و هم از بابت طرح و نقش با زندگی و فکر و اندیشه ایلیاتی هماهنگ است. قالی این مردم به دنبال تغییرات و سلیقه بازار نمی رود و در پی صادرات شکل نمی گیرد. سنت و فرهنگ عشایری و تعامل اقوام در ییلاق و قشلاق بستری فراهم می آورد تا قالی عشایری شکلی ویژه در طرح و ساختار داشته باشد. مطالعه خصایص طرح و نقش این نوع قالی ما را به این شكل خاص نزدیک کرده و نحوه شکل گیری آن را روشن می کند.

نقوش عشایری دامنه وسیعی دارد که در تمامی دستبافتهای ایلیاتی از گلیم و سوماک تا گبه و قالی دیده می شود. سرچشمه برخی از این نقوش در اساطیر و نگاره های کهن است امثال مرغان پیک باران و یا بز و فوج و ریشه پاره ای در آیینهای ایران باستان (همانند نقشمایه ماهی در هم برخی جنبه نمادین یافته اند )مانند بته جقه و تعدادی هم کاربردی تزیینی دارند. قالی عشایری در گذر زمان فراخور حال خود جلوه های تصویری متنوعی را به نمایش گذاشته است.

این تصاویر هر چه باشند نوعی بازنمایی واقعیت عینی یا ذهنی هستند. تصاویر به دلیل نقاط اشتراکی که با واقعیت خویش دارند میتوانند دالی از مدلول باشند. در هنرها و صنایع دستی خاصه در دستبافته های عشایری

تصویر پردازی و بازنمایی شیوه های متفاوتی دارد. از بین شبیه سازی انتزاع گرایی و شیوه نمادین – که عمده ترین راههای تصویر پردازی است. به نظر می رسد انتزاع گرایی و شیوه نمادین جایگاه های مهمتری دارند.

Untitled 1 5 scaled | گفتاری در طرح و نقش دستبافت های عشایری و روستایی

در طرح قالیهای عشایری آنچه بیش از همه به چشم می آید انتزاع و تجرید است که در ترکیب با خیال پردازی و گشاده دستی این اقوام، طیف وسیعی از ترکیبات در نقشها و الگوها را پدید آورده است. (تصاویر ۱ – الف، ب و ج ) شیوه انتزاعی از راههای مهم نمادسازی است. نقشمایه های انتزاعی می توانند جنبه ای نمادین پیدا کنند که هیچ گونه ارتباط ظاهری (شباهت) با موضوع نداشته باشند و در عین حال مفهوم خاصی نیز عرضه نکنند در قالیهای عشایری نقشمایه هایی هستند که به لحاظ جنبه های پنهانی جادو و طلسم، ظاهری انتزاعی و نمادین یافته اند و از بابت این اندیشه نیازمند ابهام اند و این ابهام در رابطه با معنی یک نقش یا تصویر و شکل ظاهری آن اعمال شده است. در دستبافتهای عشایری و نیز روستایی علی رغم هندسی و شکسته بودن نقوش نقشها از قابلیت کشش و تغییر و تبدیل به اشکال دیگر برخوردارند که این امر باعث ایجاد ترکیبات فراوان میشود. به کارگیری خطوط شکسته علاوه بر اینکه تجرید اشکال را تسهیل می کند طرح و نقش قالی عشایری را در طبقه و سبک خاصی قرار میدهد و آن را از نوع شهری متمایز می کند. علاوه بر این کیفیات اجزای اساسی و ساختار اصلی طرح چهارچوبی برای پی ریزی نقش پردازی و ترکیب نقشهاست. بررسی در این مورد نشان می دهد بسیاری از اقوام فرشباف از ساختارهای تثبیت شده ای پیروی می کنند که سبک ایشان را از سایرین متمایز می کند. (تصویر ۲)

Untitled 2 4 scaled | گفتاری در طرح و نقش دستبافت های عشایری و روستایی

در همسایگی دستبافتهای عشایری فرشهای روستایی قرار دارند. برخی منابع این نوع دستبافتها را حد فاصل نمونه های عشایری و شهری قرار داده و از این زاویه آن را سنجیده اند:

مقصود از این نوع فرش فرشی نیست که در مقابل فرشهای شهری قرار گیرد بلکه منظور طبقه ای وسیع از قالیهایی است که نقشها و ویژگیهای طرحهایی مشترک را در بر می گیرد. در سلسله مراتب معمول در یافته های شرقی دستبافتهای روستایی در میان تولیدات عشایری و کارگاهی قرار میگیرد طرحهای روستایی بسیار متنوع هستند و از طرحهای عشایری و کارگاهی الهام گرفته اند

در ماخذ دیگر این نوع را در کنار نمونه های ایلیاتی و عشایری آورده و اشتراکات آنها را به عنوان خصایص آنها ذکر کرده اند. این گونه زیر اندازها با وجود تنوعی که در طرح و رنگ دارد عموماً ساده و با خطوط هندسی و شکسته و3 . | گفتاری در طرح و نقش دستبافت های عشایری و روستایی

طرح و نقشی ذهنی و بدون تدوین مقدمات بافته می شود. زیبایی طبیعی استحکام، اصالت طرح و نقش ارزانی قیمت مزایای فرشهای روستایی عشایری است.

در برخی از اسناد هم دستبافتهای روستایی در کنار امثال شهری بررسی و تعریف شده اند. با ملاحظه منابع مذکور و موارد مشابه به نظر می رسد قالی های روستایی با نمونه های شهری و عشایری پیوندهای دیرینه ای دارند. که حتی در مواردی عناصر شهری و عشایری در آن بسیار دشوار است. بنابراین با پر رنگتر بوده و تمایز بین آنها توجه به مراودات و تبادلات فرهنگی روستاییان با حوزه های همجوار میتوان عناصر عاریتی همسایگان را در نقوش فرش روستایی با دگرگونیهای محسوس شناسایی و بررسی کرد. از این جهت بدیهی است بخش مهمی از شاخصه های طرح و نقش قالی روستایی حاصل فرهنگ بومی و سنتهای فرشبافی و الگوهای زیستی و محیطی مناطق روستایی است. (تصاویر ۳- الف و ب)

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.